نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





تعهد

تـعـهــد داشـتــن قـشـنــگـــه . . . حـتــی تـعـلــق داشـتــن . . .

ایـنـکــه بـدونــی مــال کـســی هسـتــی . . .

سـهــم کـســی هسـتــی و اونـــم مــال تـوئــه حــق تـوئــه . . .

مـهــم نـیـسـت ایــن تـعـهـــد امـضــاء بـشــه تـو یـه کـاغــذ پــاره . . .

اصـلــش جــای دیـگــه سـنــد خــورده . . .

" وســـط دلاتـــون "

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 18:48 | |







♥ﺑﮕﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ؟♥

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭼﯽ؟

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﺝ ﺟﻮﻭﻧﯽ ﭘﯿﺮﻣﻮﻥ ﮐﺮﺩﻩ؟

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﻮﺭﻩ ﺑﺎﻫﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍﻩ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ؟

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻋﺸﻘﻢ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ؟

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺖ؟

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﻟﻢ ﮐﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪ؟

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭼﺸﺎﻡ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺷﮑﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﻮﻥ؟

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﺩﻣﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻓﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﯾﮑﯽ ﻧﻤﮏ ﻧﺸﻨﺎﺱ ﺗﺮ؟

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭼﯽ؟

ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻗﺒﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﻤﻪ ﺑﺪﺑﺨﺘﯿﻢ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ

ﻣﯿﮑﺸﻪ ..

.

 

 

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 18:43 | |







تک عروس گورستانღ♥ღ

 

پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!

 

 

 

دختر: توباز گفتی ضعیفه؟

 

 

 

پسر: خب… منزل بگم چطوره؟

 

دختر: وااااای… از دست تو!

 

پسر: باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟

 دختر:اه.....اصلا باهات قهرم

 

 پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟

 

 

 

 دختر:آشتی… راستی گفتی دلت چی شده بود؟

 

 

 

 پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.

 

 

 

 دختر: … واقعا که!

 

 

 

 پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟

 

 

 

 دختر: لوووس!

 پسر: ای بابا… ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!

 

 

 

 دختر: بازم گفت این کلمه رو…!

 پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!

 

 

دختر: من ازدست توچی کارکنم؟

 

 

 

 پسر: شکرخدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم… لیلی قرن بیست ویکم من!

 

 

 

 دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!

 

 

 

 پسر: صفای وجودت خانوم!

 دختر: می دونی! دلم… برای پیاده روی هامون… برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن

 کتابها… برای بوی کاغذ نو… برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاهحسرت بار بقیه… آخه 

هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!

 

 

 پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه… برای دیدن آسمون چشمای تو… برای بستنی شاتوتی هایی کهباهم میخوردیم… برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!

 

 دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون”

 پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!

دختر: ولی من که بور بودم!

 

 

 پسر: باشه… فرقی نمی کنه!

 دختر: آخ چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده…وقتی توی دستام گره می خورن… مجنون من

پسر: …

 

 

دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟

 

 

 

 پسر: …

 

 

 دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…

 

 

 پسر: …

دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای توبشم…

 

 

 پسر: خدا… نه… (گریه)

 

 

 دختر: چراگریه میکنی؟

پسر: چرا نکنم… ها؟

 

 

دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…

 

پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم…

 

 

دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا

 

پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه نمی کنم… ولی نمی تونم بخندم

 

دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟

 

پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم…

 

 

دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد …

 

 

 

 پسر: …

 

 

 دختر: دوباره ساکت شدی؟

پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه 

گلاب… ویه بغض طولانی

آوردم…!

تک عروس گورستــــــــان مــن!

 

 

پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!

 

اینجاکناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم…

 

 نه… اشک و فاتحه

 نه… اشک و فاتحه و دلتنگی

 امان… خاتون من! توخیلی وقته که…

 آرام بخواب بای کوچ کرده ی من…

 

 

 

 دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از

  بی خوابیم نباش…!

 نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!

 

 بعد از تودیگر مرد نیستم اگر بخند..

 

 

اما… تـوآرام بخـــــــوابــ...

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 9:21 | |







او رفته است دیگر





فلسفه نباف شاعر!

چه ممکن - چه محال

چه جبر - چه اختیار

چه هر کووفت دیگری...!

او

رفته است دیگر!...

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 22:18 | |







این موقع شب میای اینجا




وقتی یکی برات مهمه ، 

رفتارش ، حرفاش روت اثر بدی میذاره..

این میشه که بد خواب میشی.. 

خوابت نمی بره .. 

این موقع شب میای اینجا ...

خدایا کمکمون کن...

 

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 22:17 | |







داشتن ات








داشتن ات....
مثــلِ نم نمِ باران ، جاده ی شمال ،
مثلِ مستیِ بعــد از اولین پیک هایِ شــراب
مثلِ خوابِ بعـــدازظهر ...
مثل بوسه هایِ تند تند و یواشکی...
مثلِ آهنگ های قدیم کریستی برگ ...
مثلِ دیالوگ های فیلمِ شب یلدا ...
مثلِ آن بغلی که عاشق ات است ، جدا نمی شود ، تنهات نمی گذارد...
و مثلِ برگشتن آدمی که سالها منتظرش بودی...
آی می چسبــد....
آی می چسبد....

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 22:15 | |







ای کاش




هر نفس...

درد است که می کشم

ای کاش

یا بودی

یا اصلا نبودی


این که هستی و کنارم نیستی

دیوانه ام می کند

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 22:15 | |







بهترین غریبه ات میمانم



ما به هم نمی رسیم

امّا

بهترین غریبه ات می مانم


که تو را همیشه دوست خواهد داشت . . .

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 22:14 | |







دست هایم را محکم بگیر




دستهــ ـایم را محکمتر بگیـر

من هنوز هم نمیخواهـ ـمـ

تورا...

به دستِ خاطرات بسپارمـ...

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 22:13 | |







حق

ﺣﻖ ﺣﻀﺎﻧﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺩﺭﺩ ﺯﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ!
ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺯﺣﻤﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ!
ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻘﺪ , ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ

"ﺣﺴﺮﺕ ﻋﺸﻖ" ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ !!
ﻫﺰﺍﺭ ﺻﯿﻐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺣﮑﻢ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ!
ﻫﻮﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ!
ﻋﻔﺎﻑ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ!
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﭘﻮﺷﺶ ﻉ ﻭ ﺭ ﺕ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺭﻭﮐﺶ! ﺣﺘﯽ ﺷﺪﻩ ﺻﻮﺭﺕ !!
ﻫــــــــــــــﺯﺍﺭ ﺳـــــــﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ
ﻣﺮﺽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻧﺸــــــــــــــﺪ !

javahermarket


[+] نوشته شده توسط مهدی در 15:3 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 48 صفحه بعد