ڪنارمــ گذاشتـﮯ کـﮧ تلخم کنیــ؟؟
هـ ـه...
شرابـــﮯ شבه ام نــــــآبـــ
حـآلآ خُمـارـﮯ ام رآ بِکِـــش...

یه وقتایی تو زندگیت میرسه
که بايد دستت رو بـــزنی زير چـــــونت
و
جريان زندگيــــت رو فقــــــــط تمــاشا کنی
بعدشـــــــم بگیــــی
بــــــ ــ ــ ـــــ ـــ ـــــــــــه درک...

معمولا چیزهایی که بدرد نمیخورن رو دور می ریزیم .
امروز چند با سطل زباله را زیر و رو کردم
ولی اثری نیست
نمی دونم این لعنتی کدوم گوریه !
کسی منو ندیده ؟!
گاهی اوقات دلم میخواهد خرمایی بخورم
و برای خود فاتحه ای بفرستم ....
شادیش ارزانی کسانی که رفتنم را لحظه
شماری میکردند ....